لذّت به توان ابدیت !
عشق بازی لبهای تو با اندام تناسلی من ...

S i N ! :: 4:58 AM :: Link :: 

   
     
   



تفکّر از جنس خاريدن انگشتهای پاست/
هر چی بيشتر بخارونيش بيشتر ميخاره!
موقع راه رفتن هم ميرينه تو اعصابت!
هوم...
همیشه هم از جنس خاریدن انگشت های پا نیست البته
موقع ریدن بهت آرامش میده...

S i N ! :: 4:03 AM :: Link :: 

   
     
   



ميگن عاشق همن.
جون ميدن واسه همديگه ..
نامه ی عاشقونه ميدن بهم.
سه وعده دوستت دارم. يه وعده ماچ!
تند تند پست های عاشقونه مینویسن واسه هم تو وبلاگاشون.
تو Falling hearts باهم تا کلّه سحر چت ميکنن.
ظاهرا تو دنيا مثل طرف پيدا نمیشه.
ميميرن واسه همديگه!
کادو ميگيرن برای هم.
قربون صدقه ميرن.
اصلا يکی بدون اون يکی معنا نداره.
اصلا به اين ميگن عشق !‌ ميدونی ؟!
يه دقيقه طرف نباشه اون يکی نفسش بند مياد.
تازه .. اين که چيزی نيست ..
روی اعصاب هم میدون.
يه روز در ميون قهر میکنن.
زندگی هر دو تعطيل شده.
به فاک رفتن.
مخشون گاييده شده.
هی آبغوره ميگيرن واسه همديگه ..
اون یکی شاخ و شونه میکشه واسه این یکی
آخه این یکی همزمان با یه شخص سومی رابطه داره
بهش ميگن Open Relationship !
چقدر جالب ! برم معنی اين کلمه رو از ديکشنری پيدا کنم !
آخی ! نازی .. چه روشن فکر!

S i N ! :: 3:15 AM :: Link :: 

   
         
   

September 2006

October 2006

November 2006

December 2006

January 2007

May 2007

July 2007

August 2007

September 2007

October 2007

November 2007

March 2008

May 2008